درس ۱۶ یازدهم Flashcards

1
Q

ابلاغ

A

رساندن نامه یا پیام به کسی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
2
Q

ارک

A

قلعه

دژ

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
3
Q

بر و بر

A

با دقت

خیره خیره

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
4
Q

بور

A

سرخ

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
5
Q

بور شدن

A

شرمنده شدن

خجلت زده شدن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
6
Q

تأثر

A

اثر پذیری

اندوه

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
7
Q

تعلیمی

A

عصای سبکی که به دست گیرند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
8
Q

تلمذ

A

شاگردی کردن

آموختن

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
9
Q

چرتکه

A

واژه روسی
وسیله ای برای محاسبه جمع و تفریق شامل چند رشته سیم که در چهار چوبی قرار دارد در دو رشته چهار مهره و در بقیه ده مهره متحرک که نماینده یک تا ده است جای دارد

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
10
Q

چله

A

زه کمان که انتهای تیر در آن قرار دارد و با کشیدن و رها کردن آن تیر پرتاب می شود

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
11
Q

رفعت

A

اوج
بلندی
والایی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
12
Q

سو

A

دید

توان بینایی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
13
Q

شماتت

A

سر کوفت
سرزنش
ملامت

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
14
Q

شوربا

A

آش ساده که با برنج پ سبزی می پزند

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
15
Q

صورتک

A

چهره ای مصنوعی که چهره اصلی را می پوشاند و در آن سوراخ هایی برای چشم و دهان تعبیه شده است
نقاب
( فرهنگستان زبان و ادب فارسی در حوزه هنرهای تجسمی صورتک را در برابر « ماسک» به تصویب رسانده است)

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
16
Q

عیار

A

خالص
سنجه
مقابل غش و ناپاکی

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
17
Q

تمام عیار

A

کامل و بی نقصان
پاک
خالص

How well did you know this?
1
Not at all
2
3
4
5
Perfectly
18
Q

فرام

A

فریم(frame)

قاب عینک

19
Q

فرنگی مآب

A

کسی که به آداب اروپاییان رفتار می کند

متجدد

20
Q

فرنگی مآبی

A

به شیوه فرنگی ها و اروپایی ها

مآب به معنای بازگشت یا جای بازگشت است اما در اینجا معنای شباهت را می رساند

21
Q

قداره

A

جنگ افزاری شبیه شمشیر پهن و کوتاه

22
Q

قداره کش

A

کسی که با توسل به زور به مقاصد خود می رسد

23
Q

قلا

A

کمین

24
Q

قلا کردن

A

کمین کردن

در پی فرصت بودن

25
Q

قوال

A

در اینجا مقصود بازیگر نمایش های دوره گردی است

26
Q

کذا

A

آن چنانی

چنان

27
Q

کلون

A

قفل چوبی که پشت در نصب می کنند و در را با آن می بندند

28
Q

کمیسیون

A

واژه فرانسوی
هیئتی که وظیفه بررسی و مطالعه درباره موضوعی را برعهده دارد
جلسه(مجازا)

29
Q

کمیسیون کردن

A

تشکیل جلسه دادن

30
Q

متجددانه

A

نوگرایانه

روشنفکرانه

31
Q

محقر

A

کوچک

حقیر

32
Q

مخاطره

A

خطر

خود را در خطر انداختن

33
Q

مسامحه

A

آسان گرفتن

ساده انگاری

34
Q

مسحور

A

مفتون
شیفته
مجذوب

35
Q

مشروعیت

A

منطبق بودن رویه های قانون گذاری و اجرایی حکومت با نظر مردم آن کشور

36
Q

مضحک

A

خنده آور

مسخره آمیز

37
Q

مغتنم

A

با ارزش

غنیمت شمرده

38
Q

مهملی

A

بی کارگی و تنبلی

39
Q

موقر

A

با وقار

متین

40
Q

مهیب

A

سهمگین

ترس آور

41
Q

نخ قند

A

نوعی نخ که از الیاف کنف ساخته می شود

42
Q

هفت صندوقی

A

دسته هفت صندوقی گروه های نمایشی دوره گردی بوده اند که با اجزای نمایش های روحوضی اسباب سرگرمی و خنده مردم را فراهم می کردنداین گروه ها وسایل و ابزار خود را در صندوق هایی می نهاده اند پر جاذبه ترین و کامل ترین گروه آنهایی بودند که هفت صندوق داشته اند به هر یک از بازیگران گروه «قوال» یا «قوالک» می گفته اند

43
Q

یغور

A

درشت و بد قواره